نوآوری Innovation


بدلیل اینکه اغلب معنای “نوآوری ” یک معنای مبهم در نظر افراد و صاحبان مشاغل می باشد و همچنین بعضی از کسب و کارها بعلت نوآوری مشاغل خود را از دست دادند و دیگرانی که دنبال نوآوری نبودند باقی ماندند، اغلب سازمانها به این نتیجه غلط رسیده اند که نوآوری صرفا باید از طریق استارت آپ ها ، شرکتهای بزرگ ویا دانشگاهها صورت گیرد .

تعریف نوآوری
نقش نوآوری
تخصیص منابع نوآوری
انواع نوآوری

تعریف نوآوری
بهتر است اول معنای “نوآوری ” را بررسی کنیم
معانی بسیار متفاوتی برای نوآوری تعریف می شود . یکی از بهترین و ساده ترین معانی ، معنایی است که توسط Merriam-Webster گفته شده “the introduction of something new”  :   معرفی یک چیز جدید .
همانطور که در تعریف مشاهده می شود این تعریف دو قسمت دارد

الف -معرفی کردن
ب- چیز جدید – چیز جدید شامل محصولات ، خدمات ، فرایند و مدل کسب وکار که منابع نوآوری میباشند ، میشود

نقش نوآوری  در کسب و کارها

حال که تعریف نو آوری را دانستیم بهتر است نقش آنرا در کل اجتماع و همچنین در یک کسب و کار بدانیم .

کلید رشد اقتصاد هر کشور نوآوری است  .  

براساس مقاله ای از دانشگاه استنفورد 85% رشد اقتصادی کشور امریکا در سالهای 1870 تا 1950 بخاطر نوآوری در صنایع بوده است . بر اساس همان مقاله ، یافته های تقریباً یکسانی نیز در سایر اقتصادها در دوره های مختلف وجود داشته است. بر همین اساس هیچ صاحب صنعتی فرصت هشتادوپنج درصدی را از دست نخواهد داد

در دهه های اخیر شاهد این هستیم که شرکتها با روش” نوآوری ادغام شدن با هم”، اکثر سود یک صنعت را به خود اختصاص داده اند . مانند گوگل و مایکروسافت . این شرکتها می توانند برای بیرون راندن رقبا و کسب سهم بیشتر از بازار قیمت های بسیار پایین (حتی با ضرر ) کالا یا خدمات خود را به بازار عرضه کنند .

بطور خلاصه بر اساس تحقیقات ARK Invest پلت فرم های جدیدی بنام پلت فرمهای نوآوری ایجاد شده اند که میتوانند در بازار کلیه صنایع اختلال ایجاد کنند . بنابراین ، برای رشد ، افزایش سود و یا حتی بقا در آینده هر کسب و کاری به نوآوری نیاز دارد.

چگونه کسب و کارها نوآوری می کنند؟

بطور سنتی عقیده براین بوده که R&D همان نوآوری است . یعنی با تحقیقات می توان چیزی را اختراع، وبعد ثبت و در انتها تجاری سازی کرد . در حالیکه این روش فقط بخشی از نوآوری است ولی اینترنت شرایط را تغییر داده . با کسری از هزینه های قبلی هر صنعتی را میتوان شناخت  و بکار گرفت . در نتیجه ، بیشتر نوآوری ها  مانند گذشته  نتیجه مستقیم تجاری سازی یک تحقیقات نیستند ، و بیشتر مربوط به استفاده از دانش ، فن آوری ها و منابع موجود برای حل یک مشکل تجاری خاص می باشند . بعبارت دیگر نوآوری قراردادن قطعات یک پازل بطور مناسب کنار یکدیگر است .

تخصیص منابع جهت نوآوری

از نظر تخصیص منابع شاید قانونی که توسط گوگل معرفی شده راحتترین قانون باشد . در این قانون 70% از منابع برای نوآوری در هسته اصلی سازمان (incremental innovation ) و 20% برای رشد جانبی ( مثلا گسترش بازار) و 10% برای ایجاد محصول جدید اختصاص می یابد . البته این اعداد کمی قابل تغییر می باشند .

بنابر این لازم نیست کسب و کارها خود را در رقابت با دانشگاههای بزرگ و یا شرکتهای بزرگ ببینند . برای خود انها فرصتهای بیشماری همیشه وجود دارد . و میتوانند بطور مثال در نحوه خدمات به مشتری ویا اتوماسیون فرایندها سرمایه گذاری کنند .

نواوری در مورد این نیست که چه کسی بیشترین منابع را دارد ، بلکه در مورد اینست که چه کسی برای حل یک مشکل بهترین راه حل را میدهد .

روشهای نوآوری

از آنجا که مشخص شد نوآوری برای هر کسب و کاری حیاتی و قابل اجراست ، کمی عمیقتر به آن می نگریم که بفهمیم کسب و کارها برای نوآوری چه کارهایی باید انجام دهند . روشهای مختلفی برای نوآوری وجود دارد . راحتترین راه طبقه بندی و تقسیم آنها بر اساس تاثیر بر بازار و جدیدتر بودن تکنولوژی می باشد.

به طور کلی ، هرچه یک نوآوری شامل فناوری جدیدتری باشد  و هرچه تأثیر آن در بازار بیشتر باشد ، احتمال شکست نوآوری بیشتر است. ولی از طرف دیگر این نوع نوآوری میتواند به یک موفقیت بزرگ منجر شود . توصیه می شود افرادی که با نحوه اجرای این نوع از نوآوری آشنایی ندارند بهتر است نوآوری “برهم زننده بازار” را انجام ندهند . برای این سازمانها و افراد پیشنهاد می شود نوآوری تدریجی و مستمر را به اجرا در آورند

دقیقاً مانند هر فعالیت دیگری در کسب و کار  ، مهارت در نوآوری نیاز به تمرین و سرمایه گذاری دارد. از طرف دیگر اگر کسب و کار شما در معرض خطر بقا وجود دارد مجبور به استفاده از نوآوری تحول آفرین هستید .

انواع نوآوری

نوآوری در فرایند

در هر سازمانی تعداد زیادی فرآیند وجود دارد . بعضی از این فرایند ها منطقی و درست هستند ولی برخی خیر . برخی از آنها به دلائل خاصی ایجاد شده اند ، ولی با آن که دلائل از بین رفته اند فرایند ها باقی مانده اند . در این شرایط فرصتهای خوبی برای کاهش هزینه ها پیدا می شود . خوبی پرداختن به این نوع از تغییرات ، تاثیر سریع  سود دهی  در کوتاه مدت و تاثیر شگفت انگیز در طولانی مدت می باشد.

برای شروع در این نوع نوآوری شما میتوانید از کارمندانتان آغاز کنید . از آنها بپرسید برای بهبود در روند فرایندهای فعلی چه راهکاری را پیشنهاد می دهند. پاسخ ها میتوانند محرکه هایی برای نوآوری باشند و بتدریج به تغییرات مفیدی منجر شوند.

نوآوری در محصول بصورت مستمر

درست مانند نواوری در فرآیند برای محصول هم میتوان در جستجوی نوآوری بود . منتها در مورد نوآوری محصول ایده ها خیلی بیشتر خواهد بود و بایست آنها را از لحاظ اهمیت اولویت بندی کرد . در این شرایط میتوان از فرایند مدیریت نوآوری و ایده استفاده نمود .

نوآوری در بهبود تجربه مشتری

تجربه مشتری یکی از زمینه های اصلی است که شرکت های نوآور در آن سرمایه گذاری می کنند. با افزایش رقابتی که در هر بازار می توان دید ، بهبود تجربه مشتری اصل اساسی برای ادامه فعالیت هر شرکت می باشد . علاوه برآن از بهبود تجربه مشتری میتوان بعنوان مزیت رقابتی استفاده برد . نکته خوب  در مورد تجربه مشتری اینست که مشکلات اصلی مشخص است و با رفع آنها از طریق نوآوری تجربه مشتری میتوان به نتایج قابل اندازه گیری و خوبی رسید . کارمندانی که در ارتباط مستقیم با مشتری هستند می توانند ایده های خوبی برای ایجاد نوآوری در اختیار شما قرار دهند .

نوآوری در مدل کسب و کار

در نوآوری های تدریجی و مستمر که قبلا ذکر شد ، نوآوری در مدل کسب و کار نوعا اثر بیشتری در کسب و کار و بازار خواهد داشت . شما میتوانید حول مدل کسب و کار فعلی نوآوری کنید ولی همان محصول را به مشتری بفروشید و مجبور نباشید سرمایه گذاری هنگفت نمایید . نوآوری در مدل کسب و کار میتواند باعث تغییرات بزرگی باشد ، اما اگر بتوانید مدل تجاری مناسبی پیدا کنید ، آن میتواند نقط قوت شما و یک مزیت رقابتی برای شما گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *